؛برخیز.رستاخیز است؛

ای جسم من! یادت هست که چقدربا درد وشکنجه ای که روحم ارزانی ات کرد رنجیدی وروزی هزار بار مردی؟

 

ای روح من! یادت هست شبهایی را که جسم خسته و خوابیده ام را تنها میگذاشتی وبه دنبال گشت وگزار وعیش ونوش عشق وحال می رفتی؟

 

ای سر پر درد من! هنوز سنگینی ات را بر بدن نحیفم احساس می کنم.ای سر پر دردم!هنوز سر سازگاری با درد نداری؟هنوز توافق نکرده اید که کی درد جای سر باشد وکی سر جای درد؟

 

ای چشم های تشنه ام! هنوزسیراب نشده اید؟خسته نشده اید؟عطش کثیفتان فرو ننشست؟ هنوز نگاه می کنید وگناه میکنید؟به خاطر داریدکه چقدر فراوان به اتش خیره شدید اما نفهمیدید؟

 

ای اشک های ناپدید شده ام! بیهوده قایم شدی .دیگر کسی ناز اشک خشکیده رانمی کشد.خودت را نشان بده وانقدر بر گونه هایم رژه برو تا جانت بالا بیاید وخون بالا بیاوری!

 

ای گوش های تیز وکر من!دیگر جایی برای شنیدن دارید؟یادتان هستکه چقدر دربه اغوش کشیدن غیبت ها وتهمت ها وناسزاها تندو تیزبودید؟وحتمایادتان هست که چقدردربه اغوش کشیدن انچه پروردگاربی همتا می گفت کربودید؟
 
ای زبان من!یادت نرفته حقیقتهایی را که نگفتی ودروغ هایی که گفتی و غیبت هایی که کردی وتهمت هایی که زدی.ای زبان بی زبان من!چرا لال شده ای؟یادت هست چه حرفهای رکیکی می زدی؟

 

ای گردن کلفت من !ریز می بینمت!باریکتراز مو شده ای؟به یاد داری گردن کشی ها وگردن کلفتی هاومنم منم گفتن های خود را؟خودت می دانی که چه پل سیاه وکثیفی میان ذهن درسر و قلب در سینه ی من بودی؟
راستی.ان رگت که مرگ از ان به من نزدیک تربود کو؟! ! ستون مغرور سر!شاهرگت کو؟

 

ای شانه های بهانه جوی من !شما-که امانتی را که اسمان وزمین از پذیرفتنش شانه خالی کرد.بر دوش گرفتید- یادتان هست که چگونه شانه از زیر بار کوچکترین مسئولیت خالی می کردید؟

 

ای دست های از دست رفته من!به خاطر دارید ان شبی را که حالتان از الودگیتان بهم میخورد؟به یاد می اورید که هردو باهم  قفل ودرهم چه ساخته هایی را ویران کردید؟

ای زانوهای خدایی من!به یاد دارید اخرین بار چه زمانی در برابر خدا زانو زدید؟

ای پاهای قهرمان من !برای نیکی چقدر کند وبرای بدی چقدر تند بودید.

ای نفس باوفای من که یکدم ترکم نکردی!از ان همه بیهوده رفتن وامدنت خسته وکلافه نشدی؟

 

ای قلب اعدامی من! چقدر حقیروپست بودی!هنگام اعدامت .یادت هست؟چه حقیرانه التماس می کردی؟چه بد می لرزیدی؟ای قلب پیمان شکن من.

 

ای جگرشرحه شرحه من!چقدر بی عرضه بودیکه برف همه ی مصیبت هارا به خانه تو پارو کردند!

 

ای خون سرخ گردشگر من!چرا دیگر گردش نمی کنی؟به خاطر داری که چقدر اسان سرزمین پیکر مرا
عضو به عضو.جزء به جزء. ذره به ذره .سلول به سلول می گشتی وهیچ کس مزاحمت نبود؟یادت هست وقتی گناه می کردم محافظه کاری می کردی وبه جوش نمی امدی؟

 

ای زندگی برده گون من! یادت هست چگونه سربه سرم می گذاشتی؟یادت هست چقدر با من سر ناسازگاری داشتی؟

 

ای مرگ درخشان من! یادت هست وقتی امدی چقدر تحویلت گرفتم؟یادت هست چه بد تحویلم گرفتی؟
 

ای مرگ از رگ رگردن به من نزدیکتر من!اما من تورا چقدر دوست دارم.چه قدر به موقع امدی. چه مقتدرانه امدی.ای مرگ نازنین و دوست داشتنی من.

ای کفن سفید من! می دانی از کجا امده ای؟ازکربلا امده ای.ازانجایی که حسین(ع)ویارانش بی کفن به خاک سپرده شده اند.از انجایی که خون خدا به زمین ریخته شد. ای کفن سفید من! یادت هست چقدر خوب نگه داری ات می کردم؟تو می خواهی برای من چه کنی؟

 

ای قبر تنگ وتاریک من!ی دانم چه ها کرده ام.به انچه کرده ام اگاهم.می دانم چقدر روسیاهم.حق داری لحظه به لحظه تنگ تروتاریک تر شوی.حق داری مرا ببلعی.

 

ای جانوران وحشتناک قبرم! هم اتاقی های تشنه به گوشت وپوست وخونم.ای همسفران من درقطار قبرتا ایستگاه قیامت.!باورکنید من گاهی نماز می خواندم!گاهی رازونیاز می کردم!گاهی ثواب می کردم.شاهد دارم.

ای اتاق رو به قبله من که دردنیا جا مانده ای! فریاد بزن وبگوکه من چقدر اهل خدا بودم......

 

ای سجاده ی اشنابامن! هرگز فکر نمی کردم که روزی اینچنین به تو محتاج باشم.تو چیزی بگو!تو که با سجده های وقت وبی وقت من اشنایی!توچیزی بگو.توکه پیشانی مرا مدام لمس کرده ای...

 

ای سجده های خاشعانه وغریبانه من! شما که نمی خواهید ساکت بمانید؟شما چیزی بگوئید.ای سجده ها.
ای سجده های به درد بخور!حرف بزنید.

 

ای های وهوی گریه های من!ای التماس های شبانه من! مرا از چنگ این همسفران خون اشام رها کنید.دست وپایم بسته است.می دانم.گناهانم دست وپایم بسته است.اما من نماز هم می خواندم!رازو نیاز والتماس هم می کردم!

 

ای صور اسرافیل! من طاقت انتظار تا قیامت را ندارم. ای صور اسرافیل!
بی صبرانه منتظرم تا بگویی: "برخیز.رستاخیزاست."

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد